بریکس و تحول همکاری جهانی در مواجهه با بحران اقلیمی

۱۷ تیر ۱۴۰۴ | ۱۱:۲۱ کد : ۲۹۶۴۲ اخبار
تعداد بازدید:۲
بریکس و تحول همکاری جهانی در مواجهه با بحران اقلیمی

بریکس، متشکل از پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان و با پوشش تقریباً 30٪ از خشکی‌های کره زمین، در سال 2006 در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با هدف تغییر شکل حکومت سنتی جهانی از طریق همکاری تأسیس شد. این گروه برای پیشبرد منافع کشورهای در حال توسعه و ارائه جایگزین‌های اقتصادی برای مؤسسات مالی بین‌المللی مسلط مانند صندوق بین‌المللی پول (IMF)، بانک توسعه بین آمریکایی (IDB) و بانک جهانی تأسیس شد. با پیشرفت مذاکرات بین‌المللی - به ویژه پس از ایجاد کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی (UNFCCC) و راه‌اندازی کنفرانس‌های طرفین (COP) - همکاری جهانی در مقابله با بحران آب و هوا در مرکز توجه قرار گرفت. بنابراین، این کنفرانس‌ها به عنوان مجمع اصلی برای شکل‌دهی به تعهدات بین‌المللی ظهور کردند و به توافق‌نامه برجسته پاریس در سال 2015 منجر شدند که همکاری بین ملت‌ها را به عنوان سنگ بنای اقدامات اقلیمی قرار داد و مسئولیت‌های مشترک را از طریق مشارکت‌های ملی تعیین‌شده (NDC) معرفی کرد. در چنین شرایطی است که این سازمان قاطعانه مسائل مربوط به آب و هوا و انرژی را در دستور کار خود گنجانده و با تعهدات چندجانبه هماهنگ شده و همکاری‌های فنی و سیاسی را گسترش داده است.

این بلوک تبادل فناوری‌ها و بهترین شیوه‌های زیست‌محیطی را تقویت کرده و در ابتکارات پایدار - از انرژی‌های تجدیدپذیر و دسترسی به آب پاک گرفته تا بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی - سرمایه‌گذاری کرده است. این تلاش‌ها با اولویت‌های مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEA) و سایر سازمان‌های چندجانبه هماهنگی نزدیکی دارند. توافقنامه پاریس - که تقریباً توسط همه کشورها تصویب شده است - لحظه‌ای محوری در همکاری جهانی در مورد آب و هوا را رقم زد و الزاماتی را برای گزارش‌دهی منظم و شفافیت بیشتر در دستیابی به اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای معرفی کرد. با این حال، اگرچه مشارکت‌های ملی تعیین‌شده (NDC) حیاتی هستند، اما هنوز تنها بخشی از تلاش مورد نیاز برای مهار معنادار تغییرات اقلیمی را تشکیل می‌دهند. گسترش اخیر بریکس، که اکنون شامل کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران می‌شود، تنوع دستور کارها را در داخل این بلوک گسترش داده و آن را تقویت کرده است. با این حال، این گسترش چالش‌هایی را نیز ایجاد می‌کند، زیرا این کشورها همچنان از نظر اقتصادی به سوخت‌های فسیلی وابسته هستند. بنابراین، این بلوک باید استراتژی‌هایی را تدوین کند که تلاش‌های کاهش اثرات زیست‌محیطی را با واقعیت‌های اقتصادی و اجتماعی اعضای خود تطبیق دهد - با توجه به اینکه سوخت‌های فسیلی هنوز نقش مهمی در اقتصاد جهانی دارند. جستجوی روش‌های مؤثرتر و کم‌ضررتر برای مدیریت این گذار باید با تعهدی جمعی که ویژگی‌های ملی را در نظر می‌گیرد، مطابق با بحث‌های انجام شده توسط مجمع محیط زیست ملل متحد و کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (UNFCCC) همراه باشد.

به عنوان مثال، ایران - که در سال ۲۰۱۸ حدود ۱٪ از ظرفیت انرژی خود را از انرژی‌های تجدیدپذیر به دست آورد - قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به ۱۶٪ برسد، در حالی که عربستان سعودی طبق گزارش‌های Mordor Intelligence، نرخ رشد سالانه ترکیبی (CAGR) حدود ۵۰٪ را برای انرژی خورشیدی تا سال ۲۰۳۰ پیش‌بینی می‌کند. این تحولات دلگرم‌کننده هستند، اما برای پاسخ کامل به بحران آب و هوا کافی نیستند. از زمان اولین کنفرانس تغییرات اقلیمی (COP)، همکاری‌های بین‌المللی در مورد بحران اقلیمی از تعهدات داوطلبانه به یک سیستم قوی‌تر نظارت، شفافیت و تأمین مالی اقلیمی تکامل یافته است. نهادهایی مانند صندوق اقلیم سبز (GCF) و پلتفرم جهانی برای کاهش خطر بلایا، حمایت فنی و مالی را از کشورهای در حال توسعه، از جمله اعضای بریکس، گسترش داده‌اند. بریکس، به نوبه خود، چارچوب همکاری خود را از طریق ابتکاراتی مانند بانک توسعه جدید (NDB) و ترتیبات ذخیره مشروط (CRA)، که هر دو با هدف حمایت از پروژه‌های پایدار و زیرساخت‌های سبز هستند، تقویت کرده است.

این بلوک همچنین پلتفرم همکاری تحقیقات انرژی بریکس (BRICS ERCP) را توسعه داده است که تبادلات فنی، توسعه مشترک فناوری‌های پاک و استراتژی‌های هماهنگ برای گذار انرژی تا سال 2030 را تقویت می‌کند. این پویایی، نقش رو به رشد این بلوک را در مدیریت زیست‌محیطی تقویت می‌کند و به چندجانبه‌گرایی فراگیرتر و مؤثرتر - همسو با اهداف کنفرانس تغییرات اقلیمی (COP) و مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEA) - کمک می‌کند، که هر دو بر فوریت اقدام جمعی و یکپارچه در مقابله با وضعیت اضطراری اقلیمی تأکید دارند. بحران‌های بین‌المللی اخیر - مانند جنگ‌های اوکراین و خاورمیانه - شکنندگی نهادهای چندجانبه را در مواجهه با اقدامات یکجانبه و منافع سلطه‌جویانه آشکار کرده است. استفاده از حق وتو در نهادهایی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد، مانع از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و مشارکتی می‌شود و درگیری‌ها و پیامدهای انسانی و زیست‌محیطی آنها را طولانی‌تر می‌کند. در عرصه محیط زیست، همکاری‌های انفرادی (یکجانبه یا دوجانبه) برای مقابله با چالش‌های جهانی کافی نیست. بحران آب و هوا، چشم‌انداز جمعی مبتنی بر خیر عمومی و عدالت اقلیمی را ایجاب می‌کند. مصرف گسترده سوخت‌های فسیلی در بخش‌های نظامی - به ویژه ایالات متحده - نشان می‌دهد که چگونه منافع استراتژیک می‌توانند بر ضرورت زیست‌محیطی غلبه کنند و تلاش‌های چندجانبه را تضعیف کنند. تا زمانی که ابرقدرت‌های نظامی و اقتصادی همچنان بر سیستم بین‌المللی تسلط داشته باشند، دستور کار محیط زیست در معرض خطر به حاشیه رانده شدن و کاهش به تلاش‌های فردی کم‌اثر است. بریکس+، به عنوان یک سازمان رو به رشد و به طور فزاینده‌ای برجسته، جایگزین امیدوارکننده‌ای برای ایجاد حکمرانی زیست‌محیطی ارائه می‌دهد که عادلانه‌تر، فراگیرتر و پایدارتر باشد. این بلوک در خط مقدم تلاش‌های مربوط به پایداری و گذار انرژی، ترویج همکاری‌های فنی، تأمین مالی اقلیمی و توسعه فناوری‌های پاک قرار دارد. با انجام این کار، کشورهای عضو بریکس صدای کشورهای جنوب جهان را در مذاکرات بین‌المللی تقویت می‌کنند و به ایجاد یک سیستم چندجانبه متعادل‌تر و مؤثرتر برای مقابله با بحران اقلیمی کمک می‌کنند.

این زمینه به آینده‌ای از حکمرانی جهانی بر اقلیم اشاره دارد که به تقویت چندجانبه‌گرایی به رهبری کشورهای بریکس وابسته است - کشورهایی که به طور منحصر به فردی در موقعیت شکل‌دهی به واکنش‌های عملی و فراگیر به وضعیت اضطراری اقلیمی با ادغام تنوع اقتصادی و اجتماعی و همسو کردن اولویت‌های کشورهای جنوب جهان با اهداف بین‌المللی گسترده‌تر قرار دارند.


نظر شما :